فورد ماستنگ Fastback 1966 / معرفی اتومبیل های خاص موجود در ایران
مجله ماشین – نوشته : مهندس برزو سپاسی / اگر به شما بگویند یک اتومبیل طراحیکنید. تا چه حد خلاقیت دارید؟ اگر بخواهید طرحی را به وجود آورید که با همه رقبا متفاوت باشد، از طرفی زیبا و عامه پسند نیز باشد تا فروش آن تضمین شود. چه کار میکنید؟طراحان بسیاری با این معضل روبه رو و به همین دلیل اتومبیل های اندکی در هر دوران از سایرین متمایز بودهاند .
یکی از این ماشین ها «ماستنگ» است که توسط فورد عرضه شد.ما نیز در این بخشیکی از زیباترین ماستنگ های کشورمان را به علاقه مندان اتومیل هایکلاسیک معرفی میکنیم.
در اولین نگاه ماستنگ را اتومبیلی بسیار متفاوت خواهید یافت. در جلو چراغ های گرد کمی نسبت به جلو پنجره عقبتر هستند و به نظر میرسد که کمی در جای خود فرو رفته اند.
همین خصوصیت آن را کمی اخمو و خشن کرده و آن را از کلیه هم ردیفان خود متمایز کرده است. در وسط نیز نشان اسب مشهور ماستنگ به چشم میخورد. سپر باریک کرومی جلو با دو ضربه گیر عمودی در زیر آن و چراغ های راهنمای گرد کوچک نیز به القای خاصیت کلاسیک آن کمک شایانی کرده است.
یکی از زیبایی های این مدل قالپاق های پنج پره ستارهای شکل فوق العاده آن هستند. بدنه نمونه مورد آزمایش از نوع فست بک بود که در سال ۱۹۶۶ با تولید ۳۵ هزار و ۶۹۵ دستگاه، کم تیراژترین مدل ماستنگ بوده است.
این در حالی بود که همان سال، از مدل کروکی ۷۲ هزار و از مدل کوپه ۴۹۹ هزار دستگاه تولید شده است. سقف این خودرو بسیار زیبا طراحی شده، شیشه جانبی برای صندلی های عقب وجود ندارد و به جای آن یک بخش کرکرهای جذاب در آنجا قرار دارد. شیشه ها دارای یک ناودان باریک هستند که دور آن را احاطه کرده است.
روی گلگیر عقب یک ورودی هوای کاذب دیده میشود که نقش آن، اسپرت کردن نما بوده است. در عقب عناصر تشکیل دهنده، چراغ ۶ تایی عمودی و یک در باک کرومی در وسط هستند.
ماستنگ آزمایشی دارای موتور ۶ سیلندر خطی ۲۰۰ اینچ مکعبی با قدرت ۱۲۰ اسب بخار بود. معمولاً یک اتومبیل آمریکایی که به صورت اصولی مورد بازسازی قرار گرفته باشد در کشورمان کمیاب است.
این گونه خودروها عمدتاً به وسیله عواملی همچون تغییر رینگ و لاستیک و استفاده از انواع مدرن آن و نیز افزودن تزیینات فرعی و نیز تغییر رنگ های غیر کارشناسانه به عناصری کم ارزش (به لحاظ ارزش کلاسیک) تبدیل میشوند.
البته ماستنگ مشکی ما از این مورد مستثنی بود. من موفق شدم تصاویر مراحل بازسازی آن را از مالک دریافت کنم. یادتان باشد برای شروع پروژه بازسازی یک کلاسیک باید مطمئن باشید که کلیه لوازم یدکی را فراهم کردهاید. در غیر این صورت به هیچ عنوان کار را شروع نکنید. زیرا در بخشهایی از مراحل شما به آنها نیاز پیدا میکنید. برای مثال اتومبیلی دارید که فاقد یکی از چراغهای جلو و کمی خوردگی در آن قسمت است.
صافکار برای شکل دادن بخش تصادفی و متناسب کردن آن برای چراغ، باید اصل چراغ را در اختیار داشته باشد تا با قرار دادن آن در محل خود بتواند گلگیر را به مدل اصلی شبیه تر بسازد. در غیر این صورت ممکن است اندازه ها با استاندارد واقعی تطابق نداشته باشد و پس از انجام نقاشی دیگر برای این اصلاحات بسیار دیر شده است.
مالک این خودرو نیز پس از جمع آوری قطعات، آن را برای صافکار و نقاشی ارسال کرد. در اولین قدم رنگ آن کلاً از روی بدنه برداشته شد و صافکاری دقیق و پر زحمتی روی آن انجام شد. مرحله بعدی رنگآمیزی آن بود.
مالک بسیاری از قطعات را از تأمین کنندگان آن در کشور سازنده خریداری کرد. او حتی پا را فراتر نیز نهاد و برخی اقلام اضافی را نیز برای اتومبیل خود سفارش داد که از آن جمله میتوان به کاور لاستیک زاپاس و موکت کف با نشان اسب ماستنگ اشاره کرد.
در نهایت موتور و گیربکس نیز کاملاً باز و دوباره بسته شدند.
نام ماستنگ برای اولین بار توسط آقای «جان نجار» که از علاقه مندان هواپیمای P-51 Mustang که از هواپیماهای مطرح جنگ جهانی دوم بود، برگزیده شد.
البته همزمان نام های دیگری همچون «کوگار» و «تورینو» نیز مطرح شده بود که در تصمیم گیری نهایی انتخاب نشدند. فورد پس از تجربه تلخ تاندربرد و فروش کم آن (به دلیل دونفره بودن) پس از مدل مفهومی دونفره خود که موتور ۴ سیلندر آن در وسط قرار داشت، در نمونه تولیدی آن را به ۲+۲ تغییر داد.
مدل های تولیدی در آگوست ۱۹۶۴ و تحت عنوان مدل ۶۵ عرضه شدند و توانست با دماغه بلند و صندوق عقب کوتاه خود و البته قیمت مناسب در میان مردم طرفداران زیادی پیدا کند. کمپانی با بهره گیری از قطعات سایر مدلها توانست قیمت تمام شده را تا ۲۳۶۸ دلار پایین بیاورد.
ماستنگ در سال ۱۹۶۶ دارای انواع موتورهای ۸ سیلندر نیز بود که همه ۲۸۹ اینچ مکعبی ۲۰۰ تا ۲۷۱ اسب بخاری بودند. البته برای افرادی که اینها برایشان کافی نبود فورد طی توافقی با آقای «کارول شلبی» مدل های اختصاصی شلبی را به مدل های خود افزود.
شلبی دارای دو مدل بود: GT-350 با همان موتور ۲۸۹ قبلی که در اثر تقویت به قدرت ۳۰۶ اسب بخار رسیده بود و مدل GT-350R با قدرت ۳۶۰ اسببخار، در آخر رده مدل های ماستنگ قرار داشتند. از این مدلها تعداد انگشتشماری به ایران وارد شد. نمایندگی فورد شرکت اتوپارس بود وعلاوه بر ماستنگ سایر مدلهای فورد را نیز در برنامه واردات خود داشت.
با ورود به فضای داخلی با یک طراحی حساب شده روبه رو میشوید. در سمت راست و چپ داشبورد با دو الگوی قرینه روبهرو هستید. فرمان سه شاخه و کیلومتر شمار در وسط نشاندهنده ها قرار گرفته است.
یکی از نقاط ضعف ماستنگ فقدان آمپر دور موتور است که در نمونه آزمایشی با نصب دور موتور جی تی این نقیصه برطرف شده بود. روی سطح صندلی ها چند اسب در حال دویدن به صورت برجسته دیده میشوند.
فضای پای صندلیهای عقب کم است. البته اگر خیلی قد بلند هستید سر شما به شیشه عقب برخورد خواهد کرد. صندلی عقب قابل تا شدن است و به انتهای صندوق، فضای قرار دادن بار را اضافه میکند. همیشه اتومبیلهای آمریکایی را به یک تشک متحرک تشبیه میکنم ولی ماستنگ با آنها فرق داشت و یک اتومبیل اسپرت بود تا یک تشک! مخصوصاً که دارای دنده دستی هم بود.
این مدل بر خلاف بقیه هموطنانش دارای ابعادی کاملاً متناسب، پیشرانه ای معقول، چهرهای دلربا و خلاصه همه خصوصیاتی که یک اسپرت باید دارا باشد بود.
ضمن تشکر ازآقای «امیر باقری» که اتومبیل خود را در اختیار «مجله ماشین» قرار دادند به سایر دوستانی که مالک خودروهای کلاسیک و خاص هستندنیز پیشنهاد میکنیم در صورت تمایل به معرفی خودرویشان در این بخش عکسی از خودرویشان تهیه وبه نشانی زیر برایمان ایمیل کنندتا برای تهیه گزارش اقدام گردد. INFO@MACHINEMAG.COM