نسل اول تویوتا سلیکا در مقابل تویوتا GT86 / داستان تکامل سامورایی
فهرست مطالب:
مجله ماشین – نوشته و عکس: نیما مجتهد زاده / خودروسازان ژاپنی امروزه در تمامی بخشهای بازار، حضور پررنگ و غیرقابل انکاری دارند و تویوتا نیز به عنوان سردمدار برندهای سرزمین آفتاب تابان، بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. ماشین های اسپرت به دلیل جذابیت ذاتی، پیچیدگی های خاص فنی و اعتباری که برای سازنده به ارمغان می آورند، یکی از حیاتی ترین بخش های بازار هستند.
تولد دشوار یک مفهوم
در میانه دهه ۶۰ میلادی خودروسازان ژاپنی به تدریج فعالیت خود را به آن سوی مرزها گسترش می دادند و بازار ماشین های اسپرت نیز به عنوان بخشی مهم از جهان اتومبیل، برای آنها دست نیافتنی به نظر میرسید. در همین دوران یاماها با همکاری طراح مطرح آلمانی Albrecht Goertz پروژه ساخت یک نمونه اسپرت نیمه لوکس را آغاز کرده بود و برای تکمیل آن به سراغ داتسون( نیسان کنونی) رفت تا محصول نهایی را با این برند راهی بازار کند.
عدم موافقت مدیران وقت داتسون سبب شد تا دست اندرکاران به سراغ تویوتا بروند و در نهایت این ماشین اسپرت انقلابی با نام تویوتا ۲۰۰۰GT راهی بازار شود. بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ تنها ۳۵۱ دستگاه از آن تولید شد که شکستی بزرگ برای سازنده تلقی میشد.
داتسون اما در اقدامی هوشمندانه دوباره از Goertz دعوت کرد تا طرحی برای یک خودرو اسپرت نسبتاً ارزان ترسیم کند و داتسون ۲۴۰Z در سال ۱۹۶۹ راهی بازار شد. این مدل به لطف طراحی هوشمندانه، قیمت پایین و مشخصات فنی خوب به پرفروشترین نمونه جوان پسند بازار بدل شد.
مدیران تویوتا با درس گرفتن از شکست خود و موفقیت داتسون، دست به کار شدند و سعی کردند تا برداشت تازه ای از یک خودروی اسپرت پرفروش را راهی بازار کنند. این مدل با نام سلیکا در پایان سال ۱۹۷۰ معرفی شد و از همان ابتدا توانست به یک محصول پرفروش و موفق بدل شود.
بسیاری سلیکا را از نظر ظاهری و فلسفه ذاتی، با فورد ماستنگ مقایسه میکردند و همین سبب شد تا ماستنگ ژاپنی لقب بگیرد. تعدد آپشنهای قابل سفارش فنی و ظاهری، برگ برنده سلیکا بود که به نحوی الهام گرفته از سیاست خودروسازان آمریکایی در این بخش از بازار بود.
در نهایت بحران نفتی دهه ۷۰ میلادی نیز به موفقیت خودروهای اسپرت ژاپنی کمک کرد تا علاوه بر تثبیت حضور چشم بادامی ها، فروشی بینظیر و سودی سرشار نصیب تویوتا شود.
بازگشت به جهان
خودروسازان ژاپنی از دهه ۸۰ میلادی به طور جدیتری به بازار خودروهای اسپرت نگاه کردند و جرات یافتند تا چاشنی نوآوری را به محصولات خود بیافزایند. به تدریج مدل های ژاپنی نه تنها در برابر نمونههای اروپایی و آمریکایی حرفهایی برای گفتن داشتند که در برخی موارد نیز بهتر از رقبای کهنهکار خود ظاهر میشدند.
اوج این پدیده در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی رخ داد که نیسان اسکایلاین GTR، هوندا NSX، میتسوبیشی ۳۰۰۰GT و تویوتا سوپرا توربو توانستند به سوگولی متخصصان و خودرونویسان سراسر جهان بدل شوند.
از اواسط دهه ۹۰ میلادی به تدریج ژاپنیها دوباره رو به افول رفتند و حضورشان در بازار اسپرت کمرنگ شد. تویوتا نیز سوپرا را در اواخر دهه ۹۰ و سلیکا و MR2 را در ابتدای قرن بیست و یکم بیهیچ جانشینی از خط تولید کنار گذاشت.
نیسان اما دوباره از اوایل قرن بیست و یکم با ۳۵۰Z توانست تا حدودی موفقیت سالهای دور خود را تکرار کند و در اواخر دهه پیشین نیز به لطف GTR به برترین نام ژاپنی در زمینه خودروهای اسپرت بدل شد.
تویوتا نیز دست به کار شد و در اولین تلاش، اولین سوپراسپرت حقیقی خود یعنی لکسس LFA را عرضه کرد که یک شاهکار مهندسی محسوب میشد، اما به خاطر قیمت بالا نتوانست به یک محصول موفق بدل شود. علاوه بر این تویوتا تعداد زیادی خودروی مفهومی همانند FT-86 عرضه کرد که شایعات بازگشت سلیکا به بازار را قوت میبخشید.
در نمایشگاه توکیو ۲۰۱۱ بالاخره محصولی با نام GT86 معرفی شد که از بازگشت بزرگترین اتومبیل ساز جهان به بازار خودروهای اسپرت خبر می داد. این خودرو که مشترکاً توسط تویوتا و سوبارو طراحی شده بود، با نام سوبارو BRZ نیز راهی بازار شد.
مهمترین نقاط قوت GT86 اصالت، پیشرانه باکسر و استفاده از ترکیب سنتی موتورجلو و دیفرانسیل عقبی بود که تویوتا نزدیک به دو دهه آن را کنار گذاشته بود. با این که فروش GT86 هرگز به اعداد و ارقامی که سازندگانش میخواستند نرسید، اما به لطف همین نقاط قوت به یکی از محبوبترین اسپرتهای بازار از نظر متخصصان و خودرونویسان بدل شد.
پدر و فرزند رو در روی هم نسل اول تویوتا سلیکا در مقابل تویوتا GT86
نسل اول سلیکا در نگاه اول یک خودروی ژاپنی دهه هفتادی به نظر میرسد که ِالمانهای آمریکایی و اروپایی نیز در ظاهر آن به وفور یافت میشوند. خط شانه خودرو، فرم قرارگیری چراغهای جلو و ورودیهای هوا روی درپوش موتور را باید به هویت نیمه آمریکایی سلیکا مرتبط دانست که تا حد زیادی یادآور نسل اول فورد ماستنگ است.
با این حال مواردی همانند نصب آینه بغل روی گلگیر جلو، فرم سپر و به طور کلی تناسب ابعاد سبب میشود تا اصالت ژاپنی آن را فراموش نکنیم. این ترکیب به کابین نیز سرایت کرده و فضای داخلی سلیکا در عین شباهت به محصولاتی همانند ماستنگ، ارگونومی و سادگی شرقی را هم به همراه دارد.
در مقام مقایسه اما GT86 به دوران پسامدرن خودروهای اسپرت ژاپنی تعلق دارد. دورانی که به لطف پدیدههایی همانند مسابقات دریفت، سری بازیهای رایانهای Gran Turismo و فرهنگ انمیشینهای Anime شکل و فرم خاصی به خود گرفته است.
GT86 سعی دارد تا در عین ارائه ظاهری خشن، جسور و مدرن، به این فرهنگ عامه ژاپنی اقتدا کند. خصوصاً در نمونه مورد نظر ما، کیت کامل بدنه سبب شده تا خودرو به عنوان یک جنگنده سامورایی، تا حدی ظاهر یک خودروی تیونینگ شده طبق اصول ژاپنی را تداعی کند.
فرم باله عقب به عنوان یک عنصر الهام گرفته شده از آخرین نسل سوپرا شاید برترین نکته تداعی کننده این اصالت باشد. کابین GT86 نیز یک فضای مدرن و کامپیوتری به نظر میرسد که تا حدی از طراحهای محافظه کارانه و خسته کننده تویوتا فاصله گرفته است.
با آن که از نظر بسیاری GT86 جانشین سلیکا محسوب میشود، اما تویوتا سعی کرده تا حد زیادی اصالت آن را وامدار دو محصول دیگر یعنی ۲۰۰۰GT و AE86 کند. این تلاش نه تنها در ظاهر که در نامگذاری و شکل لوگوی خودرو دیده میشود. نام GT86 ترکیبی از اسامی ۲۰۰۰GT و AE86 است و لوگو نیز مزین به فرم پیشرانه باکسر و عدد ۸۶ است.
سلیکا اما به دورهای تعلق دارد که خطوط و اشکال گرافیکی روی بدنه و لوگوهای کروم حرف اول و آخر را میزدند و میتوان آثار این پدیده را در کنار خودرو به وضوح مشاهده کرد.
مشخصات فنی نسل اول تویوتا سلیکا و تویوتا GT86
از نظر فنی اما دو وسیله دارای شباهتها و تفاوتهایی هستند که در نهایت به ایجاد دو تجربه کاملاً متفاوت میانجامد. سلیکای مورد نظر ما از نوع ST مجهز به پیشرانه ۴ سیلندر خطی ۶/۱ لیتری است که ۸۶ اسببخار تولید میکند و بنابر ادعای تویوتا توانایی رسیدن به حداکثر سرعت ۱۸۰ کیلومتر در ساعت را دارد. با این حال بسیاری عنوان میکنند که حداکثر سرعت خودرو بیش از اینهاست.
در مقابل GT86 از یک پیشرانه تخت باکسر ۲ لیتری با ۱۹۷ اسببخار قدرت بهره میبرد که رسیدن به حداکثر سرعتی معادل ۲۳۵ کیلومتر در ساعت را ممکن میسازد. هر دو اتومبیل دیفرانسیل عقب و موتور جلو هستند، اما حس سواری آنها بسیار متفاوت است.
نعره پیشرانه ۶/۱ لیتری کلاسیک تویوتا بسیار بمتر از جیغ تماما ژاپنی GT86 است. علاوه بر این سواری سلیکا بسیار نرمتر از سیستم تعلیق خشک و سفت GT86 به نظر میرسد و کابین مدرن GT86 در عین راحتی، در مقابل فضای دلباز و جادار سلیکا تنگ و تاریک مینماید. قطعاً در دهه ۷۰ میلادی مشتریان آمریکایی بیشتر به دنبال یک خودرو اسپرت نرم و راحت بودهاند در حالی که امروزه طرفداران خودروهای اسپرت ژاپنی، ترجیح میدهند تا سوار بر یک جنگنده مدرن و خشن باشند.
در نهایت میتوان گفت GT86 در عین حال که یک ماشین مدرن و محصولی کاملاً جدید از تویوتا است، دارای شباهتهای فلسفی و فنی قابل توجهی با سلیکا بوده، به نحوی موفقیت خود را مدیون تجاربی است که تویوتا در بازار خودروهای اسپرت توسط سلیکا کسب کرد.
هر دو خودرو در عین شخصیتی متفاوت، صاحب اصلیترین عنصر یک اتومبیل اسپرت یعنی لذت سواری هستند. در پایان لازم است تا از همکاری مالکین خودروها یعنی آقایان «طالب» و «بهاروند» و زحمات آقایان «مرادی» و «کریمی» قدردانی کنیم.